مقدمه
یکی از پرتکرارترین سوالهایی که از من پرسیده میشود این است:
“آیا از تصمیم برای دکتری خواندن راضی هستی؟ توصیه میکنی ما هم دکتری بخوانیم؟”
پاسخ من همیشه یک جمله است:
این یک تصمیم شخصی است و باید با شناخت درست از خودتان و مسیر دکتری گرفته شود.
تجربه افراد از دکتری بسیار متفاوت است—حتی اگر در یک دانشگاه، با یک استاد راهنما و در یک آزمایشگاه کنار هم کار کنند! تجربه من و همکارم (که اتفاقاً فقط یک میز با هم فاصله داشتیم و هر دو ایرانی بودیم) هیچ شباهتی نداشت.
در این پست، به شما کمک میکنم بفهمید آیا تحصیل در مقطع دکتری برای شما انتخاب مناسبی هست یا نه.
چرا ممکن است به مدرک دکتری نیاز داشته باشید؟
۱ . ادامه مسیر آکادمیک
اگر هدفتان عضویت در هیأت علمی، انجام تحقیقات مستقل، یا تأسیس یک مرکز پژوهشی است، مدرک PhD لازمهی این مسیر است. بدون آن، ورود به این فضا تقریباً غیرممکن است.
2. فعالیت در بخش تحقیق و توسعه صنعت
برخی صنایع مانند داروسازی، هوش مصنوعی، علوم اعصاب یا مهندسی پیشرفته، داشتن مدرک دکتری را یک امتیاز ویژه میدانند. البته تعداد این موقعیتها محدود است.
در غیر این صورت، برای بیشتر مسیرهای شغلی دیگر، مدرک دکتری ضروری نیست.
آیا دکتری تنها راه به دست آوردن مهارتهای پژوهشی و حرفهای است؟
در طول دوره دکتری، شما مهارتهای با ارزشی مثل:
مدیریت پروژه
نگارش علمی
مذاکره
حل مسئله
تابآوری
تفکر انتقادی
و مهارتهای ارتباطی
را به دست میآورید.
اما سوال اینجاست:
آیا فقط با دکتری گرفتن میتوان این مهارتها را آموخت؟
پاسخ: نه لزوماً. اگر راههای جایگزین برای کسب این مهارتها در اختیار دارید، با دید باز به آنها نگاه کنید. چرا که دکتری یک سرمایهگذاری زمانی و روانی بزرگ است.
سوالاتی که باید قبل از شروع دکتری از خودتان بپرسید
1. آیا کار بهتری هست که بتوانم در این مدت انجام بدهم؟
تحصیل در مقطع PhD یعنی ۳ تا ۶ سال (یا بیشتر) از عمرتان را صرف تحقیق روی یک موضوع خاص کنید.
ممکن است حقوق محدودی داشته باشید.
از بازار کار دور بمانید.
از نظر مالی از همسالانتان عقب بیفتید.
همچنین، در صورت ورود به صنعت پس از دکتری، با دو چالش مهم مواجه میشوید:
Overqualified شدن (یعنی شرکتها شما را برای موقعیت های شغلی موجود، بیش از حد متخصص میدانند)
نبود سابقه کار صنعتی (غیردانشگاهی) واقعی (چون دوره دکتری معمولاً جزو تجربه صنعتی محسوب نمیشود)
۲. آیا آمادهی رقابت شدید در فضای آکادمیک هستم؟
فضای آکادمیک پر از رقابت است:
برای چاپ مقاله
برای گرفتن گرنت و فاند
برای حفظ جایگاه شغلی
با کاهش بودجههای پژوهشی در جهان، رقابتها شدیدتر شده و امنیت شغلی کاهش یافته است. اگر از این نوع رقابتها لذت نمیبرید، بهتر است بیشتر فکر کنید.
چرا دکتری با پژوهشهای قبلی شما متفاوت است؟
من قبل از دکتری، پروژههای پژوهشی زیادی انجام داده بودم و فکر میکردم آمادهام. اما خیلی زود فهمیدم که دکتری چیزی بسیار فراتر از سواد پژوهشی میطلبد.
در دکتری، شما:
مدیر پروژهی خودتان هستید.
باید با تیمی متنوع با شخصیتها و سلیقههای مختلف کار کنید.
موظف هستید ددلاینها را رعایت کنید—حتی اگر علاقهای به همکار یا پروژه نداشته باشید.
مسئول وظایف متعدد، تکراری و گاهی یکنواخت و خسته کننده هستید.
همه اینها باعث میشوند بسیاری از دانشجویان دکتری دچار فرسودگی، اضطراب و فشار روانی شدید شوند. آمار ابتلا به افسردگی و اضطراب در میان دانشجویان PhD بالاتر از میانگین جامعه است.
نقش استاد راهنما (سوپروایزر) در کیفیت زندگی دکتری
استاد راهنما فقط یک ناظر علمی نیست—او منتور اصلی دوران دکتری شماست. انتخاب اشتباه در این مرحله، میتواند پیامدهای جدی برای سلامت روان، مسیر حرفهای و رضایت شغلی شما داشته باشد.
برای آشنایی با ویژگیهای یک سوپروایزر خوب، مقاله ی اهمیت انتخاب سوپروایزر مناسب در اپلای دکتری را بخوانید.
سخن پایانی: دکتری برای همه نیست، ولی برای برخی بهترین انتخاب است
دکتری خواندن مثل کوهنوردی در یک مسیر دشوار اما پاداشدهنده است. شما باید از مسیر لذت ببرید، نه فقط از قله.
اگر هنوز مطمئن نیستید که دکتری برای شما انتخاب خوبی هست یا نه، خوشحال میشوم با هم گفتگو کنیم.